شعر عاشقانه کوتاه شعر طنز با معنی . سردبیر خودم

بهترین شعرهای عاشقانه شعر طنز معنی شعر حافظ تک بیت ، سروده های من

شعر عاشقانه کوتاه شعر طنز با معنی . سردبیر خودم

بهترین شعرهای عاشقانه شعر طنز معنی شعر حافظ تک بیت ، سروده های من

ای شوخ تو را با دل این بنده چکار است ؟

ای شوخ تو را با دل این بنده چکار است ؟
گویی به خیالت دل ما بی کس و کار است .

از ما بستانی دل و ما را ندهی لب ؟
این رسم کدامین عمل  میر شکار است ؟

ما را به از این دار و دل ما به از این جوی
این چند صباحی که تو  را فصل بهار است

در سال پسین یکسره آزار نمودی  
از کرده پارین تو جانم  لت و پار است

نه دل دهدهم کز تو دگر چشم بدارم
نه جان مرا طاقت این رنج و مرار است


احوال تو هیچ از پی اندیشه ما نیست 
اما چه بدانم که  مرا با تو چه کار است ؟

رفتار تو پر از حسد و خامی و لوسیست
این خوی بد و عادت تو چند هزار است

بد کرد مرا باز و در او خوبترین چیز
آغوش و لبش در سر آن وقت قرار است

آن وعده ماهانه  که دادی به کجا شد ؟
چشمم همه در گردش این لیل و نهار است

عید آمد و  گر زودترک باز نیایی  
جایت کمکی شادی و شیوا و بهار است


باید که شیوه سخنم را عوض کنم

باید که شیوه سخنم را عوض کنم
این حرف مانده در دهنم را عوض کنم
گاهی برای دیدن یک عکس لازم است 
از بیخ و بن هرآنچه منم را عوض کنم
وقتی چمن  ز پای ترت سبز می شود
باید که قیچی چمنم را عوض کنم
وقتی که در تو قصد فرنگ است و ملک چین
من نیز دلبر وطنم را عوض کنم
با بنده خواهران زنم خوب نیستند
باید که خواهران زنم را عوض کنم

تومبان دوتا بگشته و پیراهنم یکیست
باید که جامه کهنم را عوض کنم
یک دست جام باده و یک دست شورت یار
پس من چگونه پیرهنم را عوض کنم ؟ 
هر شب میان مقبره ها راه میروم
شاید هوای زیستنم را عوض کنم